مراد انسان است که جهان کوچکی است و منطوی است در آن جهان بزرگ و مقابل عالم کبیر است. (غیاث اللغات) (آنندراج). مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد که: در تفسیر عالم کبیر و صغیر اختلاف است، بعضی گویند عالم کبیر عالم فوق آسمانها است و عالم صغیر زیر آسمانها است و بعضی گویند عالم کبیر ملکوت سماوات است و عالم صغیر ملکوت زمین است و بعضی گویند عالم کبیر قلب و عالم صغیر نفس است و جمهور فلاسفه گویند عالم کبیر جهان وجود از آسمانها و زمین و مافیها است. و عالم صغیر انسان است چرا که هر چه در جهان امر است همان در عالم خلق است و هرچه در مجموع عالم خلق و امر است همان در ذات انسان است که عالم صغیرش خوانند زیرا که قالبش از عالم خلق است و روحش از عالم امر. (از کشاف اصطلاحات الفنون). صدرا گوید: موجودات جهان شهادت کلاً با یکدیگر ارتباط دارند و بعضی از بعضی دیگر متأثر و منتفع میشوندو همبستگی و ارتباط اشیاء آنها را مانند موجود واحدی کرده است (که هر چیزی بجای خویش نیکوست) و جهان بزرگ عالم کبیر است و مضاهی عالم صغیر است که انسان باشد و همانطور که اعضای انسان همه با یکدیگر بستگی دارند و مانند یک موجودند و موجودات جهان وجود بواسطۀارتباطی که دارند مانند یک موجودند و اعضاء و جوارح و حواس ظاهره را معادلی است در عالم شهادت و عالم غیب معادل با مشاعر و قوای باطنۀ انسان است. از عالم صغیر که انسان باشد به مملکت آدمیت و انسانیت و دارالخلافه ربانی تعبیر شده است. (از رسائل ملاصدرا ص 290، 292، 294). و رجوع به اسفار ج 3 صص 126- 127 شود
مراد انسان است که جهان کوچکی است و منطوی است در آن جهان بزرگ و مقابل عالم کبیر است. (غیاث اللغات) (آنندراج). مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون آرد که: در تفسیر عالم کبیر و صغیر اختلاف است، بعضی گویند عالم کبیر عالم فوق آسمانها است و عالم صغیر زیر آسمانها است و بعضی گویند عالم کبیر ملکوت سماوات است و عالم صغیر ملکوت زمین است و بعضی گویند عالم کبیر قلب و عالم صغیر نفس است و جمهور فلاسفه گویند عالم کبیر جهان وجود از آسمانها و زمین و مافیها است. و عالم صغیر انسان است چرا که هر چه در جهان امر است همان در عالم خلق است و هرچه در مجموع عالم خلق و امر است همان در ذات انسان است که عالم صغیرش خوانند زیرا که قالبش از عالم خلق است و روحش از عالم امر. (از کشاف اصطلاحات الفنون). صدرا گوید: موجودات جهان شهادت کلاً با یکدیگر ارتباط دارند و بعضی از بعضی دیگر متأثر و منتفع میشوندو همبستگی و ارتباط اشیاء آنها را مانند موجود واحدی کرده است (که هر چیزی بجای خویش نیکوست) و جهان بزرگ عالم کبیر است و مضاهی عالم صغیر است که انسان باشد و همانطور که اعضای انسان همه با یکدیگر بستگی دارند و مانند یک موجودند و موجودات جهان وجود بواسطۀارتباطی که دارند مانند یک موجودند و اعضاء و جوارح و حواس ظاهره را معادلی است در عالم شهادت و عالم غیب معادل با مشاعر و قوای باطنۀ انسان است. از عالم صغیر که انسان باشد به مملکت آدمیت و انسانیت و دارالخلافه ربانی تعبیر شده است. (از رسائل ملاصدرا ص 290، 292، 294). و رجوع به اسفار ج 3 صص 126- 127 شود
ابن منصور بن محمد بن ابی المعالی بن احمد حسینی کازرانی الاصل حائری المولد و المدفن، مشهور به علی الکبیر. وی در سال 1207 هجری قمری در کربلاء درگذشت. او را تصنیفاتی است. (از معجم المؤلفین) ابن محمد بن حسن بن زین الدین شهید ثانی عاملی جبعی اصفهانی. مشهور به شیخ علی صغیر و یا شیخ علی کبیر. رجوع به علی صغیر شود
ابن منصور بن محمد بن ابی المعالی بن احمد حسینی کازرانی الاصل حائری المولد و المدفن، مشهور به علی الکبیر. وی در سال 1207 هجری قمری در کربلاء درگذشت. او را تصنیفاتی است. (از معجم المؤلفین) ابن محمد بن حسن بن زین الدین شهید ثانی عاملی جبعی اصفهانی. مشهور به شیخ علی صغیر و یا شیخ علی کبیر. رجوع به علی صغیر شود